امیر حسینامیر حسین، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره

امیر حسین عزیز مامان وبابا

گل پسرم یه ماهه شد

1392/8/3 13:03
نویسنده : مامان
294 بازدید
اشتراک گذاری

سلام .............

پسر خوشگلم شما امروز یه ماهت شده تو این مدت منو بابایی همش درگیر زردیت بودیم..یه کوچولو زردی داشتی ولی ما چون حساسیم همش تو رو این دکتر و اون دکتر بردیم چند بار ازت خون گرفتن که منو بابایی تا حد مرگ عذاب میکشیدیم.

ولی خوب چاره ای نبود باید تحمل میکردیم تا درجه زردیت مشخص بشه که شکر خدا کم بود و به بستری شدن نیازی نداشتی............(11بود...که شد9)ودکتر گفت که ایرادی نداره خطر رفع شده.

تو این مدت خیلی عوض شدی ماشالله وزن گیریت عالیه ...........شما الان 4کیلو ونیم شدی.........شیر خودمو میخوری البته بابایی قایمکی شبا یه شیر خشک بهت میده میگه تپل شی.ولی من مخالفم....دکتر میگه شیر خودم برات عالیه که وزن گیریت خوبه.

ما22 روز خونه مامان بزرگ بابا بزرگ بودیم بعد اون اومدیم خونه خودمون............روزا همش خوابی و 11 شب تازه بیدار میشی تا دو صبح نمیخوابی و دوست داری باهات بازی کنیم.............اون موقع من کلی خستم ولی با این حال باهات بازی میکنم.

بابایی سر کارش بند نمیشه از ذوق دیدن تو صبح که میره اداره مدام زنگ میزنه و حال تو رو میپرسه با این حال که اندازه یه بوتیک لباس داری ولی بابایی هر بار میره بیرون با کلی لباس جور واجور برای تو میاد خونه................ناگفته نمونه بهش اعتراض کردم که منو دیگه پاک از یاد برده.همش به یاد توه اخه.

یه عکس از موقعی که من و مادر جون حمومت کردیم برات گذاشتم ...........ببین تو چه خواب نازی هستی.....

 

 

 

میبینی گل پسر نازم............الهی قربونتت برم مامانی" اینجا همچین خوابیدی انگار کوه کندی......

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)