بالاخره تو اومدی...........خدا رو هزار مرتبه شکر
چه لطیف است حس آغازی دوباره
وچه زیباست روز آغاز تنفس
وچه اندازه عجیب است روز ابتدای بودن
وچه اندازه شیرین است امروز-روز میلاد تو
روز تو
روزی که آغاز شدی
فرشته آسمانی من زمینی شدنت مبارک
سلام من اومدم .....................با تاخیر اومدم.......................ببخش گل پسرم اگه دیر اومدم وبلاگتو آپ کنم ولی اینقد درگیر شما هستم که الانم به زور یه فرصتی پیدا کردم .
قول میدم ازاین به بعد بیام وخاطره دنیا اومدنت رو همراه با عکساش برات بذارم................
شما برخلاف تصور همه 3مهر دنیا اومدی ..........قرار بود ده مهر که اونم با التماس خودم به خانم دکتر این روز تعیین شده بود دنیا بیای .آخه اول برای سزارین نوبت 18 مهر رو زده بود.
نازنینم تو ماشالله اونقدر خوشگلی که همه عاشقت شدن ...............الانم که دارم این مطلبو برات مینویسم روی پام هستی و داری انگشتت رو مک میزنی قربونت برم عزیز دل مامان...................
اینجا شما یه روزته........لباتو انگار رژ زده بودن اینقد ناز و خوشگل بودی که هر کی میومد نگات میکرد محال بود قربون صدقه ات نره.....البته اینم بگم ها همه هم میگفتن که شبیه مامانشه................البته به باباییم رفتی ولی خیلی کم.
ما فردای روزی که از بیمارستان مرخص شدیم برای تولد شما جشن گرفتیم و همه رو دعوت کردیم.
اینم عکس فندق مامان بعد از ترخیص از بیمارستان